وقتی اولین بار منو دید هیچی نگفت مطلقا هیچ تعریف ظاهری‌ای نکرد منتظر تعریفش نبودم ولی این هیچی نگفتنش اذیتم کرد داشتم ژنتیک می‌خوندم و مدام از خودم می‌پرسیدم چرا چیزی نگفت؟ از نظرش بد بودم؟ منو نپسندید؟ بعد فکر کردم که به درک اگر نپسندیده! به درک هر طور که بودم مگه اون کیه که من انقدر خودم رو به خاطرش پایین اوردم بعد فکر کردم شاید واقعا بلد نیست چطور باید رفتار کنه اون خیلی محافظ کاره و مدام توی صحبتاش سعی می‌کنه کاری نکنه که من ناراحت بشم چند دقیقه بعد از

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

انتشارات آوای سعادت کوچه باغ آرامــــــــــــــــــش به سایت غلام زاده خوش آمدید گالری فرش اشکان رزینت موزیکیشو Scuba Fabric - gmknittedfabric.com «مدرسه ای شاد» يادداشت هاي حبيب اله حاجي زاده